کربلا

ساخت وبلاگ
باز آمد بوی ماه مدرسه امروز اول مهر ۱۴۰۲ ساعت ۷ و ۴۰ دقیقه روز شنبه اولین روز ورود بچه ها به دبستان ندای اسلام خوش اومدین به مدرسه با آرزوی موفقیتهای پی درپی + نوشته شده در شنبه یکم مهر ۱۴۰۲ ساعت 19:52 توسط مامانی  |  کربلا...ادامه مطلب
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 10 مهر 1402 ساعت: 15:53

به تاریخ یکشنبه 31 اردیبهشت ساعت 7 و نیم عصر 4 تا بلیط کنسرت طلیسچی گرفتیم ردیف 28، سالن رودکی اونقدر تو ترافیک و نم نم بارون گیر کردیم که راس ساعت 7 و نیم رسیدیم و هنوز اجرا شروع نشده بود8 ربع کم شروع شد بچا خیلی خیلی کیف کردن عالییییییییییهمه چیشو دوست داشتنخوشحال بودن که به آرزوشون که دیدن علیرضا بود رسیدن خوش بحالتون، کاش ما هم می تونستیم کنسرت خواننده مورد علاقه مونو بریم آخر کار رفتیم که عکس بگیریمولی گفتن نه نمیشه ، بزرگترا که اصلا خلاصه موندیم و آخر مسئول اداره فرهنگ گفت شما دوقلوها بیاین، بدون همراه و کنار علیرضا عکس 3 تایی یادگاری گرفتن سروین میگفت اصلا میخواستم بیفتم از شوق، اینقدرررر که قلبم کنارش تند تند می زد خوشحالم که بهتون خوش گذشته فینگیلیا + نوشته شده در پنجشنبه یکم تیر ۱۴۰۲ ساعت 10:22 توسط مامانی  |  کربلا...ادامه مطلب
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 17:26

دوشنبه اول خرداد ساعت 5 ربع کم جشن فارغ التحصیلی شون از پیش 2 بود سالن کوثر بابا رفته بود اردو ما سه تایی رفتیم بعدش هم بابا اومد نمایش اجرا کردنشعر خوندنعکس یادگاری گرفتن هدیه گرفتن مبارکتون باشه خوشگلای من + نوشته شده در پنجشنبه یکم تیر ۱۴۰۲ ساعت 10:24 توسط مامانی  |  کربلا...ادامه مطلب
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 17:26

یکشنبه 14 خرداد ساعت 10 حرکت کردیم بسمت ابیانهنزدیکای اذان رسیدیمتو روستا چرخ زدیم، لواشک و بستنی خوردیم، عکس گرفتیممسجد جامع و آتشکده طبقه پایین ش با اون محراب منحصر به فردش رو دیدیم.تو امامزاده ش نماز خوندیم.نهار خوردیم و رفتیم به سمت قمصراونجا اقامتگاه آقا محمد رفتیم و نپسندیدیم، رفتیم مهمونسرای گلبانو، اطاق ویو به خیابون به شبی 700با مدیریت خانم خیرخواه مهربونوسایل رو گذاشتیم و رفتیم به چرخ زدن تو خیابونگلاب گیری رو دیدیم، گلاب و عرقیجات خریدیمشام رستوران افشین رفتیم و کباب و جوجه و مرصع پلو خوردیمبرگشتیم مهمونسرا و خوابیدیمگفتن گلاب گیری اینجا تموم شدهصبح ساعت 6 و نیم رفتیم به سمت قزاآن، روی کوهطبیعت و هوا بکر و عالی، باغات گل و میوه عالیییی ترگل محمدی چیدیم، عکس گرفتیمبه باغ زهره خانم دعوت شدیم، صبحونه کنارشون پنیر و نون محلی خوردیم به همراه آش جو با کشک اتاق مون را ساعت 11 تحویل دادیم، بازم تو شهر چرخیدیم، باقلوا مخصوص قمصر خریدیم، مسجد جامع و موزه گلاب رو دیدیم و حرکت کردیم به سمت آقا علی عباساونجا رو زیارت کردیم، نماز خوندیم و رفتیم دنبال نهارهیچچچچ جا نهار نداشتناز ی سوپر الویه آماده خریدیم با نون تازه از نونوایی و تو پارک اونجا خوردیم و حرکت کردیم به سمت اصفانسفر 2 روزه خوبی بود، به همه خوش گذشت + نوشته شده در پنجشنبه یکم تیر ۱۴۰۲ ساعت 10:36 توسط مامانی  |  کربلا...ادامه مطلب
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 17:26

تولد 5 سالگی شون توی مهد برگزار شد.تم آنجل 10 تا بادکنک نارنجی گلبهی 13 تا گیفت مداد فشنگی و دفترچه یادداشت دو تا سینی راتای مرغ گل شکل ی سینی پفیلا نارنجی و سفید ی کیک صورتی گلبهی با دو تا فرشته ناز بشقاب و لیوان و چنگال تم آنجل تاج سر آنجل مهد هم بهشون دو تا پازل هدیه داد.بهشون خوش گذشت  + نوشته شده در دوشنبه سوم آبان ۱۴۰۰ ساعت 13:56 توسط مامانی  |  کربلا...ادامه مطلب
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 89 تاريخ : يکشنبه 19 تير 1401 ساعت: 2:32

19 آذر 1400 اولین تجربه بچه ها تو سینما بود. 

فیلم سینمایی شهر گربه ها، سید جواد هاشمی 

سینما ساحل ساعت 3 و نیم 

هر دو خیلی دوست داشتن 

نوژين که تا چند روز از جزئیات فیلم سوال می پرسید 

+ نوشته شده در جمعه سوم دی ۱۴۰۰ ساعت 15:25 توسط مامانی  | 

کربلا...
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 19 تير 1401 ساعت: 2:32

جمعه مصادف با 6 خرداد 1401 چهارنفری عازم سفر به تبریز شدیم. قرار بود بریم شیراز و بوشهر ولی بدلیل ناهماهنگی آژانس هتل شیرازمون پر شد، برا همین کلا سفر به جنوب کنسل شد.صبحونه رو خوردیم و ساعت 10 و ربع به سمت شاهین شهر و میمه و دلیجان حرکت کردیم. بعد از سه راهی سلفچگان سروین گشنه ش شد، برا همین همونجا تو ی پارکینگ لقمه نهارشون که کتلت بود رو دادیم و نوش جون کردن و خوابیدن.حدود ساعت 5 و نیم بود که به هتل مینو قزوین رسیدیم. اتاق 110، طبقه اول بدون آسانسور، ی سه تخته تاشو تو سالن و ی اتاق دو تخته نماز خوندیم و با بچه ها رفتیم به سمت سعد السلطنه، حدود 20 دقیقه پیاده روی بود، اونجا رو گشتیم و بستنی پر خامه حقیقت بستنی خوردیم و دوباره به سمت هتل برگشتیم. نزدیک هتل 3 تا سیخ کباب و ی سیخ جوجه گرفتیم و تو هتل با بچه ها خوردیم.صبح تو هتل صبحونه خوردیم و لباس پوشیدیم و رفتیم سمت حسینسه امینی ها، خونه 9 دری و اتاقها و حیاطش رو بازدید کردیم بچه ها با نرگس دختر سرایدار اونجا بازی کردند ی سر هم به بازار هردم بیل قزوین زدیم. بازارش جوری بود که متلا تیمچه یا سرا کنار هم نبود (اونجایی که ما دیدیم) مثلا کنار ی طلا فروشی ی ابزار فروشی بود، نهار رفتیم رستوران نمونه 2 قیمه نثار خوردیم، بچه ها شنیسل مرغ خوردن، 709 پیاده شدیم و رفتم سمت باراجین اونجا باغ وحش رفتیم، چرخ و فلک بازی کردیم، بچه ها سوار بازی های خودشون شدن، گشتیم و چرخیدیم و دویدیم و خوش گذروندیم ، بابا ی سیب سرخ کرده خرید، خوردن و بچه ها بیهوش شدن تو ماشین ، رفتیم هتل خوابیدیم و صبح صبونه خوردیم و از باقلوا پرستو باقلوا پرچمی خریدیم به 220 تومن و به سمت زنجان حرکت کردیم.بین راه گنبد سلطانیه رفتیم، با بچه ها گشتیم و چرخ کربلا...ادامه مطلب
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 19 تير 1401 ساعت: 2:32

به مناسبت روز دختر (سوم تیر) برا بچا عینک آفتابی و چسب ماتیکی و شورت خریدم.

بابا هم لیوان کیتی 

اینقدرررر که از چسب ماتیکی خوششون اومد از بقیه هدیه ها خوششون نیومد. 

چسب رو هم ی روزه تموم کردن 

کربلا...
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 121 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:36

11 تیر رفتیم بهارستان پیش خاله 

ی سشوار هم هدیه بردیم.

شامم مادر زحمت کشیده بود الویه و استمبولی 

سروین نوژین خیلی از اونجا خوششون اومده بود، نوژین که مرتب رو تخت خاله دراز می کشید.

آخر مهمونی هم سروین زد دست و پا و سر دو تا مجسمه های خمیری مشکی خاله رو شکوند  

کربلا...
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:36

این چند روز شاهد بسیاری از خرابکاریهای سروین خانمیم  بعد از شکستن شیشه میز، شکستن تاج مبل دیروز نوبت شکستن پایه میز تلفن بود  وقتی اومدم خونه خاله عصبانی و گفت ببینید دستمو خنج زده  هرچی چیزه پرت میکنه سمت ما  نوژین خوابش می یاد سروین نمیذاره  اومده کربلا...ادامه مطلب
ما را در سایت کربلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarvandnuzh بازدید : 123 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:36