17 آبان وقتی رسیدم خونه لباس خاله خونی بود، گفت سروین نوژین با هم دعواشون شد، سروین کنترل تلویزیون رو پرت کرد سمت نوژین، دندون و لب نوژین خون افتاد بچا خوابیدن، پاشدن میوه خوردن نوژین میگفت دندونم درد میکنه مامان، خواستم دست بذارم نذاشت بابا دست گذ, ...ادامه مطلب
حدود ده روزی بود که گرفتار دندون سروین و نوژین بودیم اول سروین موقع دراومدن آسیاباش هر 2 ساعت اسهال داشت، بی اشتها بود، نق نق می کرد، پاهاش بدجور سوخته بود بعد اینکه بهتر شد نوبت نوژین رسید بی اشتهایی، سوختن پا، اسهال، بدخلقی پاهاشون با دسیتین و آکوافور و پودر بچه خوب خوب شد , ...ادامه مطلب